به سکوتِ دلخواهت
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۸ ب.ظ
ابرها بِر و بِر نگاه می کردند،
دریغ از یک قطره.
شاید انتظار بی فایده بود.
باران دلش نمی خواست ببارد، زور که نبود، زور که نیست.
مجتبانوشت: +کمی بیشتر از قبل، زنگارم به خودش زنگار گرفته بود. +برگشتن.. مصدر عجیبِ برگشتن
دریغ از یک قطره.
شاید انتظار بی فایده بود.
باران دلش نمی خواست ببارد، زور که نبود، زور که نیست.
مجتبانوشت: +کمی بیشتر از قبل، زنگارم به خودش زنگار گرفته بود. +برگشتن.. مصدر عجیبِ برگشتن
۹۴/۰۴/۰۸