زنگار

بر آنچه می ماند

زنگار

بر آنچه می ماند

زنگار

در همین
نگاره ها
نوشته ها
خلاصه می شوم

لینک کوتاه شده ی وبلاگ برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/3ai0e1

طبقه بندی موضوعی

لبخندِ تو، رنگین کمانِ من

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ق.ظ
کوچه ی دلت را اگر کسی چراغانی کرد، اگر دیدی چراغ ها هر دم، رنگ تازه ای به کوچه می پاشند، معطل نکن، شمعدانی ها را از راه پله ها یکی یکی بغل کن و به کوچه بیاور. آب پاش مِسی هاجر خانوم را قرض بگیر و بگذار بوی خاک نم دار همه ی کوچه را بگیرد. زمستان را بهانه نکن، او هر چقدر هم بی رحم باشد، نه تن تو را می لرزاند نه گلدان های شمعدانی را پس نگران نباش و روی پله های دم در، دست زیر چانه بنشین و به اولین کسی که با لبخند به سمتت آمد، سلام کن. مجتبا نوشت: +عکس:تبریز/خرداد1392 +هی آقا ساعت چنده؟ سه و پونزده، سه و هفده! +همیشه تصویرای خوبی که عکسشونُ نمی گیرم، بیشتراینجا می مونن..حکایت لبخند توئه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۴
مجتبا ناطقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی