زنگار

بر آنچه می ماند

زنگار

بر آنچه می ماند

زنگار

در همین
نگاره ها
نوشته ها
خلاصه می شوم

لینک کوتاه شده ی وبلاگ برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/3ai0e1

طبقه بندی موضوعی

منظم و مرتب پشتِ سر هم، کتاب به دست، قلم به گوش و عینک به چشم روی دیوار سیمانی در حرکت اند، من عاشقِ این مورچه های فیلسوفم. خیره که بشوی هر کدام از دوره ای از زمان آمده اند، تمدن یونان، تجدد علم و ادب در ایتالیا، وسطی، رنسانس و این آخری از دوره ی معاصر!

این بار ما و شما و دوست خوبمان کروچه میهمانِ این مورچه های فیلسوفیم:

بخش اول

زیباشناسی علم کاملاً تازه­ای­ست که بین قرن هفدهم و هجدهم پیدا شده است و در دو قرن گذشته تقویت یافته است.

(بارها این موضوع مورد بحث قرار گرفته است.) حال می­خواهیم به فهم مطلب و توضیح نظر بالا کمک کنیم.

1.       در فاصله­ی زمانی درازی بین تمدن یونان و پایان دوره­ی تجدد علم و ادب در ایتالیا، علمِ زیباشناسی وجود نداشته البته این به این معنی نیست که مردمِ آن زمان از شعر و هنر کلاً بی­خبر بودند.
اصلاً مگر می­شود بشر در مرحله­ای از خود بی­خبر باشد و مسلط به مفاهیم عمده نباشد؟
اما این تصور با حقیقت تاریخی مباینت آشکاری دارد. زشت و زیبا و طبقه­بندی­ها و قوانین شعر و شاعری که از گذشته باقی مانده­است، پس چیست؟ مانند آثار کمدی آریستوفان و مکالمات افلاطون. پس نمی­توانیم منکر این حقیقت شویم که در دوره­ی تجدد علم و ادب هم مفهوم هنر وجود داشته. همچنین انتقاد از هنر هم و قضاوت هنری هم. اینها در دوره­ی قرون وسطی هم بوده اند و از آن موقع، آثاری از شعر و هنر باقی مانده است و دوش به دوشِ هنر هم قضاوت بوده است.
این دوره دارای مکتب­های مخصوص به خود و ادبا و شعرا بوده.

2.       گفتن اینکه در این دوره، علم زیباشناسی وجود نداشته، هیچ­گاه منکرِ زحمات زیادی که مردم این دوره در راه هنر کشیده­اند، نمی­شود. (برای مثال دستور زبان و فنّ معانی و بیان و قواعد شعر و یا اصول مربوط به نقاشی و معماری و غیره که به­دست یونانی­ها و رومی­ها ایجاد شده است.) این رسالات در قرون وسطی نه تنها فراموش نشدند، بلکه نگاهداری هم شدند. حتی رساله­هایی برای تکمیل این مطلب بدان­ها اضافه شد. (مخصوصاً در دوره­ی تجدّد علم و ادب) این قواعد یا مفهوم­های تازه درعین­حال هم مفهوم­های قدما هستند هم نیستند. (یا تصفیه شده­ی آنها هستند.) آنچه مانده است از آن روزگاران، استوار است چون می­شود تعدیلش کرد و از آن استفاده نمود.

3.       از مفهوم هنر در آن دوره (که در قضاوت­ها اثر می­کرده) نشانه­هایی از افکار دیگری هم که بیشتر جنبه­ی فلسفی داشته، دیده می­شود. برای مثال شکّ افلاطونی درباره­ی ارزش شعر، تضاد میان افسانه و معقولات، داستان و استدلال عقلی، تخیلات و مفاهیم است و نسبت­دادنِ شعر به افسانه و نه به معقولات. نمونه­ی دیگر، ارسطو که وجه امتیاز شعر را نسبت به تاریخ، کلی و معنوی بودن آن می­داند.

بعد از توجه به نکات بالا شایان ذکر است که در فاصله­ی میان دوره­ی تمدن یونان و قرن هفدهم، علم زیباشناسی به­معنی واقعی کلمه وجود نداشته است. (چراکه در این دوره تنها می­توان مطالبی را "جدا جدا و نامرتبط" یافت که آن هم رابطه­ی منظمی با مفهوم­های فلسفی ندارد.) با همه­ی مخالفت­ها، باز هم چیزی جز این نتیجه نمی­شود که:

علم زیباشناسی زاییده­ی قرون اخیر است و در این زمان است که نطفه­های گذشته به ثمر رسیده­اند.

علت فقدان فلسفه­ی هنر یا زیباشناسی و فنّ جدل در عهد قدیم، وضع خاصّ فکر آن دوره­ها (قرون وسطی و رنسانس) بوده است:
طرز فکرهایی که گاه در ماوراء­الطبیعه دور می­زد، گاه در این جهان، گاه در جهانِ بعد و هیچگاه متوقف در مفهوم روح نمی­شد.
پس فقدان زیباشناسی در دوره­ی پیش از قرن 17 کاملاً با چگونگی فکر و زندگانیِ آن دوره متجانس بوده. البته باید در یاد نگه داریم این نکته را که کلمه­ی «فقدان» که به معنیِ یک محرومیت واقعی نیست. چنین نبوده است. اما گویی فلسفه­ی استدلالی به خواب رفته بوده! در آن قرون به این موارد می­پرداختند اما نه آنقدر که امروز به پرداختنِ به آنها نیاز هست.
پس فقدانِ علم زیباشناسی در قدیم، دارای رابطه­ای مستقیم است با چگونگیِ فلسفه­ی آن زمان.

بخش دوم

برای اثباتِ اینکه فقدانِ علم زیباشناسی در قدیم، دارای رابطه­ای مستقیم است با چگونگیِ فلسفه­ی آن زمان، این دلیل را میاوریم که:

زمانِ پیدایشِ فلسفه­ی جدید و علم زیباشناسی، یکسان بوده است.

علم زیباشناسی بین قرن 17 و 18 آغاز می­شود و این همزمان است با پیدایشِ مکتبِ سوبژکتیویسمِ جدید و بروز این نظریه که فلسفه عبارت است از شناخت روح و اینکه حقیقت در درون هستی­ها، ساری است.

مکتب سوبژکتیویسم جدید (Subjectivism) چیست؟

مکتب سوبژکتیویسم جدید (Subjectivism) برابر با اصالتِ ذهن، نظریه­ای فلسفی است که هیچ حقیقتی را به جز ذهن تصدیق نمی­کند و حقیقت را یک سلسله حالات متوالی نفس دانسته است.

زیباشناسی و سوبژکتیسم آن قدر به­هم وابسته­اند که می­توان آن­ها را یکی دانست.
سوبژکتیویسم یا فلسفه­ی روح، فلسفه­ی واقعی یا خالص است یعنی فلسفه است به معنی حقیقی و درست کلمه و نه نوعی از علم طبیعت یا علم ماوراءالطبیعت یا حکمت الهی پس می توان تصدیق کرد که فلسفه متعلق به دوره­های جدید است و آن چیزی که از قدیم تا رنسانس بوده، تنها فرعی از فلسفه است. این دوره و عصر را عصر مثبت و جانشین عصر حکمت الهی و یا فلسفه ماوراء طبیعت نامیده­اند.

نکتـــه:
وقتی گفته می­شود، فلان دوره فلان چیز را نداشته، این به معنی محکوم­کردنِ آن دوره نیست.

زیباشناسی، علمی­ست جدید که درصدد جواب­گویی به این سوال برآمد که نقش شعر یا هنر یا خیال در تطور روح چیست و در نتیجه ی آن رابطه ی خیال با علم منطقی و با زندگی علمی و اخلاق از چه قراراست؟ تعمق در چگونگی شعر و مخلوقات نیروی خیال بدون تعمق در روح ممکن نیست!!!
صاحبان فکر دوره­ی جدید معتقدند که زیباشناسی با بقیه­ی فلسفه، یک رابطه­ی ذاتی و معنوی دارد نه صوری.

 

دکارت و شاگردانش:

هدف اینها این بود که می­خواستند دانش را به بدیهیات ریاضی حصر دهند و آنچه را که در نظرشان عبارت از اندیشه­ها و سنجش­های آشفته­ای بود، یا ندیده می­پنداشتند و یا رد می­کردند و به خیال خود برای تجلیل «عقل»، نیروی تخیل را زیر پا می­گذاشتند و شعر را فدای ریاضیات و فلسفه­ی ماوراءالطبیعت می­کردند.

دکارت در فلسفه­اش جایی برای شـــــعر باز کرد و شاگردانش از همین اصول، یک مجموعه­ی عقاید و یک علم ویژه­ای، یعنی علم شناخت حسی و فنّ شبهِ استدلال و علم عرفانی عالم پایین به وجود آوردند و اسم آن را استتیک (Esthetique) (زیباشناسی) گذاردند.

 

   از فلسفه دکارت (فلسفه روح/بصورت استدلالی) رساله های مختلفی تالیف گردید. البته نسبت به اینکه شناخت شهودی همان شناخت عقلی است یا خیر تردید داشتند و آن را به یک مفهوم نظری یعنی تخیل مستقل مبدل کردند.

 

لِسینگ /  Lessing :
نظر او این بود که هیچ هنری را (و هیچکدام از آثارِ هنری را) نمی­توان به شکل هنر دیگری درآورد یا برابر آن را در هنر دیگری یافت.
او نویسنده، فیلسوف، ناشر و منتقد ادبی آلمانی و از چهره‌های مهم عصر روشنگری است.

 

 

کانت:

کانت، در پایان قرن مانند نقطه­ای­ست که فکرِ زیباشناسیِ قرن 18 به آن منتهی می­شود. ولی ضمناً یک نقطه­ی مبدأ و آغاز حرکت فکری هم بود.

 

تقسیم­بندیِ زیبایی توسط کانت:

1.       مجرد:
آنست که هیچ جرئی جز زیبایی صرف در آن وجود نداشته باشد.

مانند خطوط و نقوش هندسی.

2.       الحاقی:
آنست که آمیخته به یک مفهومِ عملی یا اخلاقی و یا معنوی باشد.
مانند زیبایی آدمی و حیوان و طبیعت.

 

بخش سوم

تاریخ زیباشناسی را به دوره­هایی تقسیم کرده­اند:

یک)

دوره­ی ماقبلِ تاریخ، شامل 2000 سال پیش و یا بیشتر

دو)                                                                                                                            

دوره­هایی از قرن 17 تا امروز، که این دوره، خود به 4 دوره­ی فرعی تقسیم می شود:

1.       دوره­ی زیباشناسیِ پیش از کانت:

موضوع اصلی آن تجسس یک «ملکه­ی» زیباشناسی و تعیین مقام آن در میان سایر «ملکه­های» ذهن است.

2.       دوره­ی زیباشناسی کانت و پس از کانت:

انتهای این دوره، منتفی­شدنِ ایده­آلیسم و ماوراءالطبیعت است و در طیّ آن تصویر ملکه­های ذهن، به شکل انتزاعی و گرد هم آوردنِ آنها متروک گردیده و این ملکه­ها به صورت تاریخ معنوی روح درآمدند.

در این تطور معنوی، هنر، مقام خود را احراز کرد و این تطور یک نوع سیر مذهبی بود که هنر در آن کیفیتِ اساطیری یافت.

3.       دوره­ی پوزیتیویسم و اصالتِ روانشناسی:

این دوره تقریباً تا اواخر قرن 19 ادامه داشت. در این دوره، هنر به معنی پیروی از طبیعت تلقی گردید.

نتیجه، تنفرِ به­جا از واردکردنِ استدلالات ماوراءالطبیعت در زیباشناسی بود.

4.       دوره­ی زیباشناسیِ معاصر:

این علم با فراغت از ماوراءالطبیعت و پوزیتیویسم، تحقیق در باب مسائل هنری رابه شکلِ فلسفه­ی روح زیباشناسی تجدید نموده است. برخی ما­خواهند این دوره را ختم­شده تلقی کنند اما به نظر کروچه این دوره (دوره­ی زیباشناسیِ معاصر) تازه آغاز شده است.

 

   حرف آخر اینکه:

نه تنها زیباشناسی و فلسفه بر یکدیگر منطبق­اند بلکه تاریخ زیباشناسی هم با تاریخ فلسفه منطبق است. این امر مورد تصدیق مورخین زیباشناسی و مورخین سایر مباحث فلسفی می­باشد.


 پی نوشت:

مقدمه: مجتبا ناطقی

خلاصه نوشت: فاطمه محمودی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۰۲
مجتبا ناطقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی