نوشتن از آنچه در پسِ ذهنم می گذرد، برایم چون نوشتنِ رمانی است که شاید تمام شدنش را به گور ببرم. این از شلوغ بودن ذهن و بزرگی افکار و خلاصه صفت مثبتی نیست که من داشته باشمش. خبر از ناتوانی من در نوشتن می دهد. نوشتن از آنچه مرا از نوشتن دور می کند. ترس، شاید نام دیگرش باشد. ترس از آن که مبادا مرا مجبور به ننوشتن کند.
مجتبانوشت:
+مشهد/دی 1393
+بدان امید که دیگر ترسی از نوشتن در من نماند.