وقتی پر از حرف هایی هستیم برای نگفتن
پر از نگاه هایی پر سکوت
وقتی تمام دارایی مان دویست تومانی پاره ای است
که صندوق صدقات هم آن را تف می کند
حتی وقتی مترو آن قدر گرسنه است
که دستت را گاز می گیرد
سخت نگیر
جایی
شاید انتهای همین خیابان
شاید بعد از فضای سبز
شاید پنجاه متر بالاتر
اتفاق خوبی در انتظارمان باشد
شاید
کافه سام/ شانزدهم شهریور 1391
:)
مجتبا نوشت:
+فی البداهه ای از یک دوستِ خوب
+تاریخ عکاسی: هفدهم شهریور 1391